نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانش آموختة دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهراء z.saberi88@yahoo.com

10.22083/cssca.2024.188606

چکیده

در مقالۀ پیش‌رو، داستان «ببری که آمد عصرانه بخورد» (1968/1347 ش)، به قلم "جودیت کر" و فیلم «نان و کوچه» ساختة عباس کیارستمی (1349) از منظر مطالعات «دیگری» با هم مقایسه شده‌اند. علاوه‌بر نزدیک‌بودن زمان، مضمون هردو اثر نیز با هم شباهت دارد. این شباهت، امکان مقایسه و بررسی تطبیقی را برای محقق فراهم می‌کند. موضوع هردو اثر نحوة مواجهة کودک با امر غیرمنتظره است. در داستان "جودیت کر"، امر غیرمنتظره، یک ببر است که سوفی در را برایش بازمی‌کند. موضوع فیلم کیارستمی نیز مواجهة پسر داستان با امر غیرمنتظره است. در فیلم کوتاهِ بدون دیالوگ او، امر غیرمنتظره یک سگ است که کودک ناگهان با او رویارو می‌شود. موضوع مقالة حاضر بررسی چگونگی بیان پیام فیلم و داستان و نیز تصور پدیدآوران داستان و فیلم از چگونگی رویارویی با امر غیرمنتظره است. در این مقاله از منظر رابطة تقابلی ِ«خود» و «دیگری»، به امر غریبِ بازنمایی‌شده در فیلم و داستان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهند که موضع داستان دربرابر امر غریب؛ آرمانی، اخلاقی، همدلانه و خوشایند بوده است، اما موضع فیلم؛ تقابلی، توصیفی، تاریک و دور بوده است.

کلیدواژه‌ها